فیک جنا و پرسی(زیویر و جنا)پارت ۴کپشن(ادامه)

(هشدار از پارت اول بخونید)مهمونا همه سرگرم خوردن ناهار شدن اما جنا نیومد سر سفره چون تقریبا نیم ساعت بود که رفته بود صورتشو بشوره . که یهو صدای جیغ جنا اومد پرسی و چند نفر دیگه رفتن سمت جنا اما جنا تویه دستشویی نبود بیرون دستشویی جلوی نشسته بود و به گوشیش نگاه میکرد و بعدم به پدرش زنگ زد و رفت تویه اتاق .جنا:«بابا حال مامان خوبه...........نه میام بیمارستان............حالش خوبه؟چرا نیام.............باشه نمیام
پرسی:«خوبی جنا؟»جنا:«آره خوبم»
شب بعد رفتن مهمونا:
پرسی:«چی شد مگه جنا؟»جنا:«مامانم رفته بیمارستان امشب ترخیص میشه البته.....وای نه مامانم حالش بد شده»پرسی:«من میبرمت»